فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Hand Over

American: ˈhændˈoʊvə British: hændˈəʊvə

معنی و نمونه‌جمله

phrasal verb B2

دادن، تسلیم کردن، تحویل دادن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

They forced him to hand over the stolen money.

او را وادار کردند که پول دزدی‌شده را پس بدهد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hand over

  1. verb give back; release
    Synonyms:
    give up deliver transfer hand yield surrender cede relinquish dispense provide supply donate present commit entrust consign turn over abandon waive commend relegate fork up fork out find feed leave
    Antonyms:
    keep retain hold

ارجاع به لغت hand over

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hand over» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hand over

لغات نزدیک hand over

پیشنهاد بهبود معانی